باران

باران نبـار من نه چتر دارم و نه یـار ...

ساز که بشکند دیگر صدایی نمی شنوی

ساز که بشکند دیگر صدایی نمی شنوی ،
اما دل که بشکند ،
در اوج سکوت ،
چه فریادها می شنوی ...

عشق های امروزی این مردم

زندگی اب راهه ای است به نام وفا....می ریزد به جویی به نام صفا....می رود به رودی به نام عشق....می رسد به دریایی به نام وداع

آدمهای امروز سرزمین من
اسم هر چیزی را عشق نهادند
بجز عاشقی
هوس ،
عادت ،
نیاز ،
دروغ ،
دو رنگی و خیانت را
به اسم عشق این روزها
به یکدیگر نشان میدهد
دل من ، تو باور نکن
عشق های امروزی این مردم را...

مترسگ

 مترسک انقدر دست هایت را باز نکن..

کسی تو را در آغوش نمیگیرد
ایستادگی همیشه تنهایی دارد. ..

همه چیز را یاد گرفته ام

همه چیز را یاد گرفته ام ! یاد گرفته ام که چگونه بی صدا بگریم یاد گرفته ام که هق هق گریه هایم را با بالشم .. بی صدا کنم تو نگرانم نشو !! همه چیز را یاد گرفته ام ! یاد گرفته ام چگونه با تو باشم بی آنکه تو باشی ! یاد گرفته ام .... نفس بکشم بدون تو ...... و به یاد تو ! یاد گرفته ام که چگونه نبودنت را با رویای با تو بودن ... و جای خالی ات را با خاطرات با تو بودن پر کنم ! تو نگرانم نشو !! همه چیز را یاد گرفته ام ! یاد گرفته ام که بی تو بخندم ..... یاد گرفته ام بی تو گریه کنم...و بدون شانه هایت .... ! یاد گرفته ام ...که دیگر عاشق نشوم به غیر تو ! یاد گرفته ام که دیگر دل به کسی نبندم .... و مهمتر از همه یاد گرفتم که با یادت زنده باشم و زندگی کنم ! اما هنوز یک چیز هست ...که یاد نگر فته ام ... که چگونه ..... ! برای همیشه خاطراتت را از صفحه دلم پاک کنم ... و نمی خواهم که هیچ وقت یاد بگیرم .... تو نگرانم نشو !! فراموش کردنت را هیچ وقت یاد نخواهم گرفت .

تغییر قیمت

اینقدر که ما تو این چندسال از تغییر قیمت کالاها تعجب کردیم فک نکنم اصحاب کهف بعد اون همه سال که از خواب بیدار شدن و رفتن تو بازار از قیمت کالاها تعجب کرده باشن!

خریت

 نه چتر با خود داشتی نه روزنامه نه چمدان

عاشقت شدم!
از کجا باید می فهمیدم مسافری؟

یه روز تو یه تیمارستان …

یه روز تو یه تیمارستان
دکتره می خواست از بیماراش تست بگیره
یه عکس ماشین میزاره جلوی همه
میگه هرکی این ماشین رو هول داد روشن کرد میره خونه اش
همه رفتن هول بدن که برن خونه به جز یک نفر !
دکتره خوشحال شد با خودش گفت این پس خوب شده
بهش گفت ببینم تو چرا ماشین رو هل نمیدی ؟!
گفت اینا خنگن سویچ دست منه !!!

امپراطور یونان

امپراطور یونان به کوروش بزرگ گفت ما برای شرف میجنگیم ولی شما برای پول !!!
کوروش بزرگ درجوابش فرمود :هر کس برای نداشته اش میجنگد

پینوکیو

من عاشق اون دیالوگم که پدر ژپتو به پینوکیو میگه:
پینوکیو... چوبی بمان!
آدم ها سنگی اند دنیایشان قشنگ نیست.