دیشب با دوستم رفته بودم رستوان.... روبروی تخت ما یه دختر پسر نشسته بودن که پسره پشتش به تخت ما بود،معلوم بود با هم دوست هستند،اتفاقی چشمم به چشمه دختره افتاد.... قشنگ معلوم بود پسره عاشقه دخترست،دختره شروع کرد به آمار دادن،سرمو انداختم پایین....دفعه بعدی تحریک شدم با نگاه بازی کردیم. خلاصه یه کاغذ برداشتمو به دختره علامت دادم،با نگاهش قبول کرد،بلند شدن ،پسره جلو رفت که حساب کنه دختره به تخته ما رسید دستشو دراز کرد کاغذ رو گرفت براش نوشته بودم ..... .....خیـــــــلی پستی
خدا شانس بده چیست؟ . . . . . عبارتی است که معمولاً خانوما برای بیان حسادت نسبت به خانم دیگری که به موقعیت خوب دست یافته( معمولا شوهر)به کار می برند
اگه کسی ساعت 10 شب بهتون زنگید و گفت میای بریم یه قدم بزنیم؟ نپرسید چرا ؟ ... نگید نه بدونید اونقدر بهم ریخته ست که رو انداخته به شما ..